برای معادل سازی استیگما ترجمههای متفاوتی از جمله برچسب، داغ و ننگمایگی ارایه شده است؛ اما به نظر میرسد برغم کاستیها انگ عنوان پذیرفتهشدهتری است.انگ فرایندی اجتماعی است که بر نگرش، شناخت و رفتار ما به گونهای تاثیر میگذارد که به بیعدالتیهای اجتماعی و تبعیض نسبت به گروهی از افراد جامعه میانجامد. زمانی که با عنوانهایی تبعیضآمیز دیگران را از خود متفاوت میسازیم با گرفتن احساس تعلق آنها اولین گامها را برای جداسازی و از بینبردن روحیهی یکپارچه و منسجم شهروندی برداشتهایم.با این که اختلالهای روانی بخش مهمی از جامعه را درگیر میکند و سازوکارهای موثری نیز برای بهبودی آنها وجود دارد ولی تعصبها و نابرابریها نمیگذارند که درمانهایی مناسب را دریافت کنند.مطالعهها نشان میدهد بیش از نیمی از مبتلایان به مشکلات روان یا مراجعه نمیکنند یا سال ها دیرتر نزد درمانگر میروند و یا در صورت مراجعه درمان را نیمهکاره رها میکنند.
بیش از سیسال است که همراستا با تلاشها برای ارتقا و پیدا کردن روشهای نوین درمانی بسیاری از اندیشمندان تلاش میکنند تا از نگاههای منفی که نه تنها بیماران که حتی خانواده و درمانگران این حوزه را درگیر کرده بکاهند. تلاشهای علمی در جهت کاستن از آلام بیماران روانی قدمت زیادی ندارد اما نگاه و نگرش ما نسبت به بیماران ریشه در اعصار گذشته دارد. برآیند این نگرشها در جوامع مختلف همواره منفی بوده و به ندرت بیماری روانی را در کنار سایر اختلالات عالم طب میدیدند.با این که آموزههای علمی حتی تغییرات بیوشیمیایی دقیق یک اختلال روانی را نشان داه اما انگار برخی ذهنها و متاسفانه رسانههای فراگیر تمایلی به ترک باورهای قدیمی خود ندارند و مایلند مشکلات روانشناختی را به گناهان ،کیفر رفتار و یا حتی عوامل غیر مرتبط متافیزیکی ارتباط بدهند. انگ علاوه بر آنکه بهفاصله گرفتن مبتلایان از پذیرش بیماری و درمان میانجامد، به طرد و پسزدن بیماران از سوی جامعه نیز منجر میشود؛ به ندرت میتوان بخشهایی از طیف درمانهای روان را فارغ از انگ دید، انگ را در همهی حوزههای تشخیص، طبقهبندی،درمانهای دارویی، رواندرمانی،الکتروشوک ،بستری و حتی اختصاص بودجههای سلامت میتوان دید. برغم آشنایی بسیاری از مسئولین با مشکلات فراگیر روانپزشکی شاهد اختصاص کمترین بودجه و پوشش بیمهای برای بیمارانمان هستیم.
بررسیهای اخیر نشان داده انگ بیماری روانی در سلسلهی سایر برچسبزنیهایی است که در هر جامعه رایج است.از همین رو انگ را در بستری از شرایط فرهنگی ، قومی و اجتماعی هر جامعه بررسی میکنند و امیدوارند تا با تحلیل آبشخورهایی که اذهان یک جامعه و باور عامه را میسازد بتوانند به راهحلهای مفیدی برای کاستن از انگهای ویرانگری که ما را احاطه نموده برسند.
بررسیهای اخیر در ایران نشان داد آموزش و ارتقا آگاهی عمومی نقش مهمی در کاستن از انگ اجتماعی و انگهایی که به خود میزنیم دارد.از آنجا که انگها همبستگی مدنی و به دنبال آن کنشگری اجتماعی را نابود میسازد بر آن شدیم تا همایش امسال را نیز همچون دهسال قبل به مفهوم عام انگ و تاثیرهای آن در حوزههای مختلف اجتماعی اختصاص بدهیم. در زمانهای که خدنگهای برچسب و افترا و کلیشهسازی آدمها باب شده شاید صحبت کردن درباره آن لازم باشد.گمان میکنیم کابوس دنیای امروز ما تفاوتها و تبعیض هایی است که چون مورد پسند یا برگرفته از الگوهای قالب گرفتهی گذشتهی ما نیست به راحتی با یک کلیشه و برچسب طرد میشود. آنچه در این همایش ارایه میشود حاصل تلاشی دو ساله و بیش از سیجلسه هماندیشی با حضور فعالین حوزههای مختلف اجتماعی، رسانهای و روانشناختی در کرسی یونسکو در آموزش سلامت،انجمن روانپزشکان ایران ،انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات است.
در این همایش چهار پنل با حضور اساتیدی از رشتههای مختلف روانپزشکی، اندیشمندان علوم ارتباطات و کنشگران اجتماعی با عناوین زیر ارایه میگردد:
- انگ در بیماران، مراقبتکنندگان و ارایهدهندگان خدمت
- سلامت روانی- اجتماعی در ایام کرونا
- نقش گروههای مرجع در کاستن از انگ
- انگ کووید ۱۹ گمان یا واقعیت
امیدواریم مجموعهی پیشرو در جهت تلاشهایی که در کاستن از انگ است، گامی روبهجلو بردارد.